English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6843 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
depreciation of currency U کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
nominal price U قیمت اسمی
nominal value U قیمت اسمی
at par U به قیمت اسمی
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
nominal value U قیمت اسمی سهمی
at par U قیمت اسمی سند
at par U قیمت ثابت انتقال ارز به بهای اسمی
basic standard cost U قیمت استاندارد
standard price U قیمت استاندارد
mark down U کاهش قیمت
price reduction U کاهش قیمت
break in share prices U کاهش قیمت سهام
Prices are rising ( falling ) . U قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
platina U پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
real balance effect U اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
deflated U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflates U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
pareto optimality U حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
ieee U سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
tax friction U کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning U کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
compression U روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
paper gold U طلای کاغذی
document U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
ducat U مسکوک طلای قدیمی
platinous U دارای طلای سفید
platinum U پلاتین یا طلای سفید
gold leaf U ورقه طلای نازک
platinum sponge U اسفنج طلای سفید
pounded U واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounds U واحد مسکوک طلای انگلیسی
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
full bodied gold coin U سکه طلای تمام عیار
pound U واحد مسکوک طلای انگلیسی
international gold standard U پایه طلای بین المللی
pounding U واحد مسکوک طلای انگلیسی
gold bullion standard U پایه طلای غیر مسکوک
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
decreases U کاهش یافتن کم شدن کاهش
decrease U کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased U کاهش یافتن کم شدن کاهش
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
decrease U کاهش دادن کاهش
decreased U کاهش دادن کاهش
decreases U کاهش دادن کاهش
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale U کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
onomastic U اسمی
nounal U اسمی
trinomial U سه اسمی
rated U اسمی
nominal U اسمی
substantival U اسمی
denominative U اسمی
nominal partner U شریک اسمی
rated quantity U مقدار اسمی
nominal capital U سرمایه اسمی
rated duty U کار اسمی
rated current U جریان اسمی
nominal wage U مزد اسمی
nominal voltage U ولتاژ اسمی
nominal value U مقدار اسمی
rated voltage U ولتاژ اسمی
nominal data U داده اسمی
nominal pitch U گام اسمی
nominal load U بار اسمی
nominal income U درامد اسمی
nominal diameter U قطر اسمی
nominal price U بهای اسمی
smee battery U پیل اسمی
nominal rating U کار اسمی
nominal size U اندازه اسمی
par value U ارزش اسمی
rated candlepower U شمع اسمی
nominal value U ارزش اسمی
nominal cost U هزینه اسمی
nominal value U بهای اسمی
ostensible U شریک اسمی
ratings U رژیم اسمی
rating U رژیم اسمی
call price U ارزش اسمی
nominal scale U مقیاس اسمی
face value U ارزش اسمی
at par U بقیمت اسمی
face value U بهای اسمی
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
gerunds U اسمی که از اضافه کردن
nominal load U بار خارجی اسمی
gerund U اسمی که از اضافه کردن
nominal interest rate U نرخ بهره اسمی
below par U کمتر از بهای اسمی
n.h.p. U توان اسمی دستگاه
continuous rating U کار پیوسته اسمی
below par U کمتر از ارزش اسمی
it answers to its name U اسمی است بامسمی
above par U بالاتر از بهای اسمی
full load U بار خارجی اسمی
intermittent rating U کار اسمی متناوب
voltage rating of a condenser U ولتاژ اسمی خازن
nominative indepdent U اسمی که درحالت نداواقع شود
indicated horsepower U توان اسب اسمی دستگاه
asthmatics U دچار تنگی نفس اسمی
asthmatic U دچار تنگی نفس اسمی
nominal horsepower U توان اسب اسمی دستگاه
nominal gross national product U محصول ناخالص ملی اسمی
abjectival use of a noun U استعمال اسمی به طور صفت
at par U بقیمت اصلی برابرقیمت اسمی
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
bond discount U تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
pentaptote U اسمی که دارای پنج حالت باشد
write down U تنزل دادن بهای اسمی سهام
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
His name is never mentioned anywhere . U اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
premium U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premiums U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
write down U یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
acid reduction U کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
nominative appositive U اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند
tolerances U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
cation U یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
imparisyllabic U دردستوریونانی اسمی که حالت اضافه هجاهای بیشتری داردتادرحالت فاعلیت
tolerance U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
callable bond U نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
face value U مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
canonical U استاندارد
standard U استاندارد
standards U استاندارد
high and dry <idiom> U استاندارد
modulus U استاندارد
depreciatory U کاهش
diminution U کاهش
rebate U کاهش
abatement U کاهش
imminution U کاهش
subtraction U کاهش
shrinkage U کاهش
declined U کاهش
spoil U کاهش
decline U کاهش
downturns U کاهش
spoiled U کاهش
decreases U کاهش
spoiling U کاهش
declines U کاهش
declining U کاهش
rebates U کاهش
attenuation U کاهش
acceptance U کاهش
acceptances U کاهش
devaluation U کاهش
falling off U کاهش
falling-off U کاهش
spoils U کاهش
reduction U کاهش
decrement U کاهش
downturn U کاهش
reductions U کاهش
dampest U کاهش
dampers U کاهش
damp U کاهش
degression U کاهش
concession U کاهش
slowdowns U کاهش
deduction U کاهش
decrease U کاهش
decreased U کاهش
subraction U کاهش
slow down U کاهش
relief U کاهش
scale down U کاهش
subrtraction U کاهش
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1To be capable of quoting
1preppy
1offshoring
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
1لطفا قیمت محصولات رو برای من بفرستید ممنونه
3معنی کلمه retraction چیست؟
0بار اسمی
0ایا for what price ? ترجمه ی جمله ی
0تعدیل قیمت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com